برآورده شدن(مُ عَ جَ) مجهول برآوردن است. رجوع به برآوردن شود. - برآورده شدن حاجت، روا شدن و قضا شدن آن ادامه... مجهول برآوردن است. رجوع به برآوردن شود. - برآورده شدن حاجت، روا شدن و قضا شدن آن لغت نامه دهخدا
برآورده شدن تحقق یافتن (آرزو و امید) بمرحله عمل در آمدن (آرزو و امید)، اجابت شدن (دعا) مستجاب شدن (دعا) ادامه... تحقق یافتن (آرزو و امید) بمرحله عمل در آمدن (آرزو و امید)، اجابت شدن (دعا) مستجاب شدن (دعا) فرهنگ لغت هوشیار
برآورده شدن تحقق یافتن، عملی شدن، متحقق شدن، مستجاب شدن، روا شدن ادامه... تحقق یافتن، عملی شدن، متحقق شدن، مستجاب شدن، روا شدن فرهنگ واژه مترادف متضاد